انتقاداتی که به تیم ملی فوتبال مطرح است (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
حرفهایی را که این روزها درباره تیم ملی زده میشود مثل همیشه میتوان از حیث اظهارنظرکننده و انگیزه و خاستگاه به دو گروه تقسیم کرد. گروهی که کاملا هویدا و آشکار است که نقد و نظراتشان از سر کینه ورزی و دشمنی شخصی و خلاصه هر دلیل دیگری به جز خیرخواهی و نگاه به منافع ملی مطرح میشود که طبیعی است کوچکترین اهمیت و ارزشی از حیث فنی و کارشناسی ندارد و هیچکس، به ویژه کادر فنی تیم ملی نباید به آن کوچکترین اعتنایی کنند. غالب افراد و رسانههایی که به این دسته و گروه تعلق دارند، وابسته به باندها و جریانات دلالی هستند که چون به زیادهخواهیها و سفارشهایشان توجهی نشده، طبق معمول باجخواهی میکنند و... تاکید میکنیم دست این آدمها و جریانات و رسانهها برای هرکسی که کمترین شناختی از اوضاع و احوال ورزش و فضای حاکم بر آن دارد، کاملا «رو» شده و نیت و ماهیتشان آشکار است.
گروه دوم اما افراد و رسانههایی هستند که از طرح نظرات و انتقادات خود به دنبال اهداف و توقعات شخصی نیستند و انگیزهای به جز کمک به تیم ملی برای ارائه بازیهای تماشایی و کسب نتایج هرچه بهتر ندارند. اینان کارشناسانی خیرخواه و رسانههایی درستکار و برای مردم و اهالی فوتبال شناخته شده هستند. مربیان و کادر فنی تیم ملی هرچقدر باید به نظرات باج خواهانه گروه اول بیتوجه باشند و کمترین اعتنایی نکنند، باید نسبت به نظرات و انتقادات گروه دوم- ولو وارد هم نباشد- حساس و دقیق بوده و گوش شنوا داشته باشند. شکی نیست که تیم ملی خوب بازی نمیکند و هنوز از انسجام و هماهنگی دلخواه به گونهای که در برابر تیمهای قدر آسیا کم نیاورد و مصافی پایاپای داشته باشد، برخوردار نیست.
تیم ملی فوتبال نه فقط در بازی با ازبکستان که تقریبا در تمام بازیهای اخیر که برنده از میدان خارج شد و حتی در دو تورنمنت کاپ قهرمانی را بالای سر برد، نتوانست از نظر انسجام تیمی و بازی گروهی و فوتبال تاکتیکی، رضایت کارشناسان و هواداران را جلب کند. علاوه بر این تیم ملی به غیر از خط حمله که با وجود بازیکنانی مثل طارمی و آزمون و حتی محبی و انصاریفرد، نقطه قوت آن است و همچنین تقریبا درون دروازه با وجود بازیکنانی که در این پست در اختیار دارد، خاصه بیرانوند، در خطوط دفاعی و میانی از ضعفهای ملموس و آشکاری رنج میبرد که اگر برطرف نشود، بدون تردید در بازیهای سختتر و حساستر و در برابر حریفان قدرتر، کار دستمان خواهد داد و ضربات جبرانناپذیری بر پیکر تیم ملی وارد خواهد کرد.
دفاع تیم ملی، به ویژه در قلب و مرکز آن بسیار پراشتباه و ناهماهنگ است و در گلهایی که در همین بازی آخر مقابل ازبکستان دریافت کردیم از انجام سادهترین اصول پوشش عاجز بود. ضمن اینکه اصولا کار دفاعی تیم ملی ضعیف است و به ویژه خط میانی و دوهافبک میانی در شکل دادن به لایههای دفاعی اولیه، بسیار ناموفق نشان دادهاند. خط میانی علاوهبر این در بازیسازی و کنترل میدان و گرفتن نبض بازی، به ویژه در لحظات حساس و مقاطع تعیینکننده، فاقد کارآیی لازم است و در چنین لحظاتی سخت آشفته و سردر گم و پر اشتباه ظاهر میشود. سعید عزتاللهی علیرغم میدانی که قلعه نویی در اختیارش قرار داده، از روزهای خوب خود فاصله دارد. ضمن اینکه ظاهرا کادر فنی درباره زوج و یار مکمل او هنوز مردد است و تصمیم نگرفته و میان نوراللهی و ابراهیمی و کریمی و قدوس، به گزینه مطلوب خود دست نیافته است.
شک نداریم که سرمربی تیم ملی و کادر فنی بهتر از ما به وضعیت تیم و نقاط ضعف و قوت آن اشراف و آگاهی دارند. انتظار میرود که آنها با توجه به زمان باقیمانده تا جام ملتهای آسیا، فرصت را هدر ندهند و بدون دلبستگی به سلایق و وابستگیها و با استفاده از نظرات کارشناسانه و انتقادات دلسوزانه و آزمایش و استفاده از نفرات آماده و مستعدی که هم به تیم ملی دعوت میشوند وهم در لیگ فعال هستند، جهت ترمیم نقاط ضعف نگرانکننده
- خاصه در خط دفاع- تمام تلاش خود را انجام دهند.